حسنا خانم دختر نازم حسنا خانم دختر نازم ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره
پیوند آسمانی ماپیوند آسمانی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

حسنا خانم

بدون عنوان

سلام به گل دخترم امروز دقيقا 14 روزه كه از سه سالگيت مي گذره. خدارو شكر اوضاع و احوال بر وفق مراده. انشالله تنت سالم باشه نفسم. خدمتت عرض كنم كه امروز نهمين روز از ماه مبارك رمضانه و خدا رو شكر تا الان توفيق روزه داري را داشته ايم. يادمه سال گذشته من تنها انار بودم و شما خونه مامان جون و بابا هم خونه اون يكي مامان جون. چقدر سخت بود. بعد از انتقاليم به شهر خودمون همه اون مشكلات حل شد. ديگه حاضر نيستم لحظه اي شما رو از خودم دور كنم. ديشب خانواده زهرا جون و ما رفتيم امامزاده بي بي عصمت. هوا خيلي عالي بود. افطاري و شام رو همونجا خورديم . شما و زهرا جون هم كلي با هم بازي كردين. امروز صبح هم مثل روزهاي اخير با زحمت از خواب بيدارت ...
26 خرداد 1395

در ماتم از دست دادن همسايه مهربونم، عزا دارم

سلام حسنا خانومم روز پنج شنبه 14 خرداد همسايه مهربونمون كه مادر شهيد بود، در اثر سكته ناگهاني به رحمت خدا رفت. شما ايشون رو  "بي بي" صدا مي كردي. بي بي اولين دوست من بعد از ازدواج تو اين شهر و كوچه بود . گاهي همراه شما به خونه شون مي رفتيم و بنده خدا كلي ازمون پذيرايي مي كرد. نه تنها با من كه با همه همسايه ها خوب بود. بعد از شنيدن خبر مرگش كلي گريه كردم. روحش شاد. كاش بيشتر بهش سر زده بودم. ...
16 خرداد 1395

تولدت مباركككككككككك

تولد يكي يه دونه دخترم مبارك دنيا به اين بزرگي، عشق به اين قشنگي، براي مامان و بابا خلاصه در چهار حرفه: ح س ن ا ديشب بابا كشيك بود و من و شما خونه باباجون خوابيديم. صبح كه اومدم اداره شما هنوز خواب بودي. قرار شد بابا جون ببردت مهد. ديروز عصر خونه را اماده كرديم برا امروز. نميدوني چقدر ذوق زده شده بودي. همش مي گفتي: مامان تولد منه؟ همين الان؟ ! يه چيز جالب: اومدي تو آشپزخونه و گفتي: مامان تبلت منو بدين به خودم، بذارم تو كيفم. هر وقت زنگ زد خودم جواب مي دم!!!!!!! بهت گفتم: كدوم تبلت؟ گفتي: هر وقت خريدين. هنوز انتظار تبلت رو مي كشي. بميرم برات گلم. بوس بوس بوس ... چهارشنبه عصر تولدتو جشن گرفتيم با حضور: مامان جون و بابا جون، ...
12 خرداد 1395

بدون عنوان

سلام به روي ماهت مادرم ديروز عصر رفتيم برا مراسم ختم مادر شوهر خاله سكينه.بعد از مراسم من و بابا رفتيم زرند تا من مانتو بخرم. يه لباس خوشكل برا نفسم و تا حدي وسايل تولد شما رو هم خريديم. امروز كيك تولدتو سفارش دادم. دوست داشتم تم كيك كيتي باشه اما بدليل عدم توانايي قنادي در درست كردن اون، قرار شد كيكت رو باب اسفنجي درست كنه!!!!!!!!!! (شهري كه آخر دنيا باشه اين مشكلاتو داره ) عصري هم خودم ژله رنگين كمان درست مي كنم. ديروز تو ماشين گفتي: بابايي برا تولدم تبلت مي خره. بيچاره بچه م انتظار تبلت رو داره. اما از اين خبرا نيست ماهم. (فعلا بعلت كمبود امكانات مالي!). انشالله بزرگ كه شده از خجالتت در ميام مادر. راستي ديروز كه از مه...
11 خرداد 1395

بدون عنوان

سلام تولدت نزديكه.فقط سه روز ديگه.  قراره برات يه جشن كوچيك بگيرم. دوست ندارم بقيه به زحمت بيفتن و برات كادوي تولد بيارن. شايد بهشون نگم تولدته. فقط برا عصرونه دعوتشون كنم. عصري مي رم برات كيك سفارش ميدم. به اميد خدا ...
9 خرداد 1395

بدون عنوان

سلام گلم 6 خرداده روز 5 شنبه ست و ساعت 8 و نيم صبحه. شما الان توي اداره پيش من هستي گلم. داري هر چي مي گم تكرار مي كني. نقاشي مي كشي و بازي مي كني. قرار شد بابا بياد دنبالت. اما هنوز نيومده. اشكال نداره. خدا رو شكر از صبح تا الان ارباب رجوع نداشتيم. كلي هم خوشحالي كه با مني. منم خوشحالم نفسم. اين شعرو فكر كنم برا جشن پايان سال بهتون ياد داده بودن كه متاسفانه ما تو جشن نبوديم. همون روز كرمان ماموريت بودم وشما هم همراه من بودي. بردمت خونه دايي محمد تا از جلسه اومدم كلي با سبحان بازي كرده بودي. ولي بعدن مربي تون جايزه شما رو كه يه عروسك مو فرفريه و يه تابلو عكس يادگاريتو بهت داد. خيلي شيرين اين شعر رو مي خوني. خدمتتون رسيديم  ...
6 خرداد 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسنا خانم می باشد